«موفقيت» كلمهاى جادويى است كه بسامد و استفاده فوقالعادهاى دارد و مىتوان مدعى شد صدها كتاب درباره آن به رشته تحرير درآمده است. معمولاً كتابهايى كه درباره موفقيت نگاشته مىشود، پرفروش است؛ زيرا همه افراد مىخواهند از راز آن آگاه شوند؛ درست مانند من و شما كه به موفقيت نياز داريم و به دنبال آن هستيم؛ براى اينكه شادمانى و خوشبختى ما رابطه تنگاتنگى با ميزان موفقيتمان در زندگى دارد. افراد موفق، در هريك از عرصه هاى زندگى، از نشاط و رضايت خاطر و محبوبيت بيشترى برخوردارند و افراد جامعه با سبك خاصى با آنان برخورد مىكنند. هنرى فورد، يكى از انديشمندان علوم اجتماعى، مىگويد: «تا موفقيتى به چنگ نياوريد، نمىتوانيد بر اساسآن محبوبيت و رضايت كسب كنيد
در گفتوگوهاى عرفى و عمومى نيز به صورت گسترده از واژه موفقيت استفاده مىشود و مواقعى هم اتفاق مىافتد كه به صورت نادرست مورد استفاده قرار مىگيرد. ضرورى است به اين واژه قدرى بيشتر پرداخته شود؛ به ويژه از نگاه تربيتى و روانشناختى تا جنبههاى مختلف اين مفهوم و راههاى رسيدن به «موفقيت» تبيين شود. خیلیها موفقیت را شاخهای علم روانشناسی میدانند، ولی ما نظرمان بیشتر در این است که آن را میتوان یکی از دستههای مدیریت دانست. درست است که با روشهای فکر کردن میتوان به آن چیزی که میخواهیم برسیم، ولی فراموش نشود که باید برای رسیدن به نتیجه دلخواه، مدیریت را در انجام امور به کار بریم.
هرچند بيشتر نويسندگان و حتى انديشمندان سعى كردهاند تعريف جامعى از موفقيت ارائه كنند تا شنوندگان و خوانندگان سردرگم نباشند، اما تا به حال تعريف دقيق و توصيف مشخص و قابل اعتمادى از اين كلمه (موفقيت) به دست نيامده است. پيش از آوردن نمونههايى از توصيفها و تعريفهاى نامداران جهان، از شما خواننده ارجمند سؤال مىكنيم: شما تعريف و برداشتى از موفقيت داريد؟
- آيا موفقيت، گذراندن مدارج تحصيلى و دريافت مدرك علمى است يا رسيدن به مقام و ثروت؟
- آيا موفقيت، به دست آوردن شغل و همسر مناسب و محيط خانوادگى آرام و فرزندان شايسته است؟
- آيا انجام وظايف دينى و انسانى و قرار گرفتن در جاده مستقيم و راه هدايت را مىتوان موفقيت تلقّى كرد؟
تلقّى شما از موفقيت و برداشت شما از آن، فضا را براى فهم بيشتر و بهتر اين واژه آماده مىسازد. مناسب است به نمونههايى از تعاريف انديشمندان در اينباره و در آخر به ديدگاه خودمان در اين زمينه اشاره كنيم و قضاوت را به شما واگذاريم.
آلفرد اوست معتقد است: «آرامش و امنيت بهترين نوع موفقيت است».
موريس تامس مىنويسد: عقيده ما راجع به موفقيت بايد به عقايدمان راجع به برترى، رضایت خاطر و خوشبختى، نزديك باشد. خوشبختترين مردم دنيا افرادى هستند كه به كارشان عشق مىورزند؛ بدون توجه به اينكه از اين راه ثروت، شهرت، قدرت و موقعيتهاى اجتماعى بالا به دست مىآورند يا خير. خشنودترين مردم افرادى هستند كه از كارشان لذت مىبرند؛ هر كارى كه مىخواهد باشد؛ تلاش مىكنند تا آن را خوب انجام دهند.
در فرهنگ وبستر موفقيت، به مفهوم «نيل رضايتبخش به هدف» تعريف شده است.
در نگاه بيشتر مردم، فرد موفق كسى است كه به آرزوهاى خود برسد و در درون خويش، احساس رضايت كند و از اينكه بر اثر تلاش و كوشش مداوم در زندگى به اين احساس (رضايت خاطر) رسيده است، احساس خشنودى و موفقيت كند.
بعضى از صاحب نظران موفقيت را مثلثى طلايى میدانند که سه ضلع آن عبارتاند از:
- نظم و آرامش
- برنامهریزی و دقت
- سرعت عمل و زمانشناسی
در حقيقت هر انسانى ناخداى کشتى زندگى خود است و زمانى موفق خواهد بود که خوب فکر کند، تعيين هدف کند، خوب حرکت کند و با تغييرات سازگار شود، خوب برنامهریزی و عمل کند. موفقیت نه انتزاعی است و نه به مدت کار دارد و افرادی که در صدد رسیدن به راس این قله هستند، دارای خصیصه و ویژگی هایی می باشند که آنان را از دیگران متمایز کرده و باعث موفق شدن آنها میشود.
برای اکثر مردم، موفقیت به معنای دستیابی به یک هدف خاص است. برای دستیابی به یک هدف، یک فرد معمولاً با انجام کار سخت و خودباوری میتواند به آن چیزی که میخواهد برسد. حتی در کارهای آسانی که شما انجام میدهید میتوانید موفقتر از بقیه باشید. افرادی که در یک پروژه موفق هستند، تمایل به انجام پروژههای دیگر برای موفقیت بیشتر دارند. دلیل آن این است که آنها دارای این احساس هستند که کار، با سختی همراه است و رسیدن به هدف به ارزش زمان و تلاش خود آنها بستگی دارد.
برای برخی افراد، موفقیت به معنی بهترین بودن در انجام کاری که میکنند معنی میدهد. از منظر این افراد فقط دستیابی به نتایج خوب در کار کافی نیست؛ بلکه نیاز است به بهترین نتیجه دست یابند و در فرآیند انجام کار در هر مرحله بهترینِ خود را به معرض نمایش گذارند.
برای یافتن و ساختن موفقیت نیاز است که ابتدا عوامل موفقيت را در زندگی جاری بیابیم و سپس با بازنگری در هرکدام از این عوامل، نقشه موفقیت منحصر به خود را بسازیم.
سید امیر حسینی